آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره

آزی و نی نی

سالگرد ازدواج مامان آزی و بابا علی

سلام زندگی من. خوبی عزیزم؟ میدونم که پیش خدا جون و فرشته های مهربون خیلی حالت خوبه و بهت خوش میگذره.. عزیزم نوزدهم شهریور( روز یکشنبه) اولین سالگرد ازدواج بابایی و مامیت بود. انشاالله که سال  بعد تو در کنار ما باشی و شادی رو برای ما و زندگیمون بیاری عزیز مادر. من از صبح مشغول تدارک شام و نظافت خونه بودم. همه زنگ زدن تبریک گفتن( فقط خانواده مامان آزی ) میخواستن شب بیان خونه مون ولی چون بابای از ین کارا خوشش نمیادگفتم کسی نیاد. عزیزم بابایی هیچی برای من نخرید حتی یک شاخه گل. اصلا ناراحت نیستم با من قهر نکنه من کادو نخواستم. این روزها خیلی  دلگیرم. الان دارم اینا رو برات مینویسم داره بارون میاد و من خونه ه...
21 شهريور 1391

آرزوی بچگی مامان آزی

بچه که بودم آرزو داشتم ماه و ستاره های آسمون رو بردارم و تو اتاقم بذارم... بزرگتر که شدم فهمیدم آرزوهام خیلی رؤیایی و دست نیافتنیه ... ولی الان میبینم که ماه و ستاره های واقعی رو همون موقع تو خونمون داشتم ... پدرم ، مادرم ،  خواهرهام و برادرم ... وای زندگی .. ...
21 شهريور 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد